توی درونت رویایی داری که از کل دنیا مخفیش کردی، برای انجامش بهونه آوردی و به تاخیرش انداختی! به حرف مردمی گوش دادی که میگن واقع بین باش. اما یه جایی تو قلبت میدونی که ارزش و توانت بیشتر از این حرفاست… و زندگی تبدیل به یه چیزی شده که باهاش فقط ساختی و کنار اومدی.

اما واقعیت یه چیز دیگس، تا حالا از خودت پرسیدی پر زر و برق ترین جای دنیا کجاست؟ نه چینِ، نه دوبی، نه لوکس ترین خونه ها و ویلاها! اون قبرستونه، چون توش اختراع هایی پیدا میکنید که هیچوقت اختراع نشدن، کسب و کارهایی که هیچوقت ایجاد نشدن، ایده هایی که هیچوقت اجرا نشدن و…

چرا هیچوقت مردم متوجه‌ش نشدن، چون اهل ریسک کردن نبودن و از ریسک کردن میترسیدن، درست مثل من و تو، اما میخوای یه چیز دیگه رو بدونی، تو هنوز زنده ای و نبردنت قبرستون، ما فقط یه بار میتونیم زندگی کنیم، درسته؟

هیچکدوم از لحظاتی که میگذره رو نمیتونیم دوباره برگردونیم، تو زندگی چیزی به نام دکمه بازگشت یا دیلیت وجود نداره، من دیگه هیچوقت نمیتونم نفس هایی رو که کشیدمُ دوباره برگردونم، میفهمی؟ این لحظه خیلی ارزشمنده، هر لحظه از زندگی بخشی از وجودتو میسازه!

ما باید باشیم، باید جزئی ازش باشیم تا بتونیم بیشترین بهره و استفاده رو ازش ببریم، ما باید به رویاهای الانمون جامه عمل بپوشونیم چون امکان پذیرن.

فقط 6000 سال پیش آدمیزاد چرخ و اولین زبان نوشتاری رو اختراع کرد، از اختراع هواپیما فقط و فقط 100 سال گذشته یا 50 سال پیش نه اینترنتی بود نه تلفن همراهی!

پس نشین اینجا و هی بگو همه چیزایی که انجام شدنی بوده انجام شده! یا همه ایده های خوب رو استفاده کردن، چیزی به ما نمیرسه، یا اینقد رقابت هست که من توش هیچی‌م! چون از اومدنمون به این دنیا زمان زیادی نمیگذره، یه سری رویا، ایده و دستاوردهایی هستن که فقط منتظر اینن که کشف بشن، منتظرن که کشفشون کنی!

یه بار از هِلِن کِلر پرسیدن، از کور مادرزاد متولد شدن، چه چیز بدتری توی این دنیا هست؟ اون گفت: بدتر اینه که بینا متولد شی و هیچ وقت بصیرت و رویایی نداشته باشی!

زمین همین الانشم تو فضاست، ما خودمون همین الان میتونیم بهشت رو تو همین سیاره بوجود بیاریم، اینکار فقط نیازمنده یه تغییره، چرا که نه؟!!! چرا میخوای همیشه دنبال دیگران باشی، تا کی میخوای با توهماتت سر کنی!؟؟

یعنی میخوای فقط بخاطر یه نفر که گفته این کار غیر ممکنه و عملی نیست، انجامش ندی؟ پس بذار بهت بگم تا حالا نشده از یه منتقد، واقع نگر یا منفی نگر مجسمه ای درست کنن! همه بهت میگن که چطور یه کاری رو که خودشون تا حالا انجام ندادن رو انجام بدی، این کارو خوب بلدن!! اما تا حالا چنتاشونو دیدی که واقعا یه کار ارزشمند کرده باشن! یا کاری رو به سرانجام رسونده باشن؟

خلاصه کلام اینه که خودت باش و کار خودتو بکن و تو لحظه باش، بسه دیگه! اینقد به ستاره ها، موفقای کسب و کار و… توجه نکن و زندگی خودتو کن، فقط خودت! برای بزرگ شدن و موفقیت خودت شروع کن.

میگن یه فرد عادی تو 25 سالگی میمیره ولی تو 75 سالگی خاکش میکنن، میدونی منظور این حرف چیه، فهمیدنش به عهده خودت!

نذار این دنیای منفی رویاهاتو ازت بگیره، نذار بهت چیره بشه، نذار برنده شه! جایی که مسیر به اونجا ختم میشه نرو؛ جایی برو که هیچ مسیری وجود نداره و ردپایی از خودت بذار، بذار اسمت، کارت، کسب و کارت یا دستاوردت بجای تو حرف بزنه، کاری کن، برای خودت، برای ما، برای این دنیا!

پیشنهاد میکنم این ویدئو و نوشته (که من تغییراتی توش ایجاد کردم) رو بارها و بارها ببینید و بخونید و با دقت به تک تک جملاتش توجه کنید، چون قراره یه کارآفرین باشید!

 

© از حقوق مادی و معنوی این نوشته میگذرم، البته چون براش زمان و تجربه گذاشتم اگه لینک بدین یا اسم ببرید ازم خوشحال میشم…شاید باورتون نشه! اما منم نیاز به انرژی و حمایتتون دارم، پس نظر و بازخورد یادتتون نره ????

 

منابع:

ویدئو از وب سایت برادران مولیگان

زیر نوس فارسی از وبسایت وکب کدینگ

بازنویسی از مانوئل اوهانجانیانس