استارتاپ تک شاخ چیه؟

تو فرهنگ استارتاپی جهان، به استارتاپایی که بتونن وضعیت مناسبی از نظر کیفیت و ارزش مالی داشته باشن، «استارتاپ تک‌شاخ‌ یا Unicorn Startup» گفته می‌شه!. این لغت اولین بار تو سال 2013 توسط سرمایه گذاری به نام آیلین لی ارائه شد. اگه بخوایم یه تعریف جامع از یونیکورن استارتاپ داشته باشیم:

 استارتاپ تک شاخ یا یونیکورن استارتاپ (Unicorn Startup) به استارتاپ هایی گفته می شه که رشد سریعی دارن و به ارزش بیشتر از ۱ میلیارد دلار می رسن!

تک شاخ ها ویژگی‌های نسبتا یکسانی دارن. مثلا 94 درصدشون توسط مردان راه‌اندازی شدن و اکثرشون چهار سال فعالیت کردن تا تبدیل به تک‌شاخ شدن. البته استارتاپ‌هایی مث پیوتال (فعالِ حوزه نرم‌افزار) و هولو (وب‌سایت ارائه آگهی فیلم و ویدئوکلیپ) هم هستن که تو کمتر از یه سال تک شاخ شدن!

ازجمله بزرگ ترین استارتاپ هایی که در این دسته جا می گیرن می شه به Uber ، Xiaomi ، Airbnb ، Dropbox و Pinterest اشاره کرد. برای مثال Uber، استارت‌آپ امریکایی در حوزه حمل‌ونقل (ایرانی شدش میشن اسنپ، تپسی و…) که 68 میلیارد دلار ارزش دارد. Airbnb نیز استارتاپیِ که به شکل یه بازار آنلاین تو حوزه مسکن فعالیت می‌کنه و 30 میلیارد دلار ارزش داره. این شرکت هم تو سانفرانسیسکوی امریکا فعالیت می‌کنه.

تو شکل زیر 187 استارتاپ تک شاخ ها رو می بینید براساس حوزه های فعالیت، همونطور که مشخصه اغلب استارتاپ های تک شاخ تو حوزه تجارت الکترونیک یا مارکت پِلِیس هستن.

 

استارتاپ های تک شاخ براساس حوزه فعالیت

 

تجمع تک شاخ ها کجاست؟

در حال حاضر آمریکا با داشتن 96 استارتاپ موفق تو رتبه اول جدول کشورهای دارای یونیکورن استارتاپ هاست و بعدِ اون، چین با 37 و هند با 8 تک شاخ تو رتبه‌های بعدی قرار دارن. رتبه‌های چهارم و پنجم انگلیس و آلمان به ترتیب با 7 و 4 استارتاپ تک‌شاخ! (شکل زیر)

دانشگاه استنفورد کلا 51 استارتاپ تک‌شاخ رو تا حالا معرفی کرده. اسنپ‌چت، پیامرسان «واتس‌اپ» و اپلیکیشن موسیقی «شازم» کارِ دست بروبچه های دانشگاه استنفورد هست.

 

تعداد استارتاپهای تک شاخ

 

تک شاخ ها چقد واقعیت دارن؟ آیا هر استارتاپی باید تک شاخ باشه؟

عصر تاسیس استارتاپهای تک شاخ، شاید ارایه کننده تصویر تحریف شده ای از موفقیت کارآفرینی شده! راه اندازی و فروش یه شرکت به قیمت ۱۰۰ میلیون دلار یا بیشتر از نظر احتمال کارآفرینی خالص، دور از ذهن به نظر میرسه، با بررسی میزان خروجی بخش خاصی از بنیانگذاران موفق دهه های گذشته (کسایی که الان دیگه شدن سرمایه گذار خطر پذیر)، فقط 10 موردشون شرکتی راه انداختن که تونستن باهاش سهام اولیه‌ش رو تو بورس عرضه کنن، یا تونسه باشن به قیمتی بیشتر از 1 میلیارد دلار، بفروشنش! البته بسیاری از سرمایه گذاران موفق رو هم داشتیم که اقدام به راه اندازی استارتاپهای فوق العاده ای کردن که طبق معیار های تحریف شده امروزی، میشه بهشون بنگاه هایی با خروجی های اقتصادی «متوسط» گفت!

یکی از این سرمایه گذاران، پل گراهام، از اعضای شرکت وای کومباینیتور (Y Combinator)، یکی از با نفوذ ترین سرمایه گذاران خطر پذیر 10 سال گذشته هست، اما جالبه بدونید استارتاپش «ویاوب» فقط و فقط ۴۹ میلیون دلار فروخته شد. با هر معیار واقع بینانه ای اگه «ویا وب» رو بسنجیم، میشه گفت یه موفقیت تمام عیاره! اما در نهایت فقط تونست به درآمدی حدود 2/5 میلیون دلاری، قبل فروش برسه! بازم تکرار میکنم که این استارتاپ 49 میلیون فروخته شد یعنی زیر 100 میلیون تومان! یعنی کو تا یه میلیارد دلار!!!

متاسفانه، بیشتر سرمایه گذارای خطر پذیر برداشتشون اینه که اگه عدد خروجشون از شرکت ها یا استارتاپ هاشون بیشتر از یک میلیارد دلار نشه، موفق نبودن! بنابراین این سرمایه گذارا تو روندی معقول اما نه پر انگیزه، اقدام به سرمایه گذاری قابل توجهی تو استارتاپا میکنن، که خودش باعث از بین رفتن فرصت های واقع گرایانه و افزایش مبلغ خروج می شه!

مثلا فرض کنید، صاحب یه استارتاپ 10 میلیون دلاری هستین که تو سال گذشته درآمد ناخالصش معادل 50 میلیون بوده، طبیعتا این شرکت امیدواره درآمدشُ تو سال جدید دو برابر کنه و خودشو تو فهرست شرکت های جذاب جا بده، اما این شرکت ها، سود سهامشون کم و دستشون تو بخش اقتصادی بسته‌ست پس به طور طبیعی، در بهترین حالت این شرکت با جذب سرمایه 80 میلیون دلاری، میتونه تو گام بعدیش درآمدشُ حدود 20 میلیون دلار افزایش بده! بنابراین لزوما افزایش سرمایه قابل توجه و غیر منطقی، ضامن تک شاخ شدن یه استارتاپ نخواهد بود.

خلاصه مطلب اینکه بیشتر بنیانگذارای شرکت های نوپا که موفقیت های «متوسطی» تو اکوسیستم داشتن، با استفاده از سرمایه گذاری‌های خطر پذیریشون، بدل به حرفه ای های شگفت انگیز شدن اما بازم دلیلی نشده که از خروج کردن با عددی کمتر از یک میلیارد دلار شرم کنن! لیست زیر برترین سرمایه گذاران خطر پذیر جهان رو نشون میده که فقط 10 نفر اول از این لیست با عددی بالاتر از یک میلیارد دلار خروج کردن و فقط 23 مورد از این سرمایه گذارا (که تو شکل زیر اسامیشون آورده شده) با عددی بالاتر از 100 میلیون دلار خروج کردن! فقط 23 نفر!

خروج سرمایه گذاران استارتاپ های تک شاخ

بنابراین با قطعیت میشه گفت، اکثریت قریب به اتفاق استارتاپ های حوزه آی تی به قیمتی کمتر از 100 میلیون دلار فروش می رن. فروش شرکتی به قیمت 100 میلیون دلار یا بالاتر، اونم پس از درآمدزایی کمی که داشته، اتفاقیه که باید براش جشن گرفت. حتی تو برخی از موارد، فروش ده ها میلیون دلاری هم برای بنیانگذاران از فروشی صدها و یا حتی میلیاردها دلاری، سودآور تر و موفقیت آمیز تر تلقی میشه. فروش نسبتا موفق آمیز شرکتی نوپا، می تونه شما رو صاحب ثروتی کنه که بتونید تا آخر عمر به راحتی زندگی یا روی رویاهای دیگه‌تون تمرکز کنید.

بر همین اساس خارج از ذهن نیست اگه آمارها نشون میده که حدود 174 استارتاپ تک شاخ در جهان داریم. پس میشه اینجوری نتیجه گیری کرد که تک شاخ ها هستن، اما کم‌اند 😉 و هر استارتاپی لزوما تک شاخ نباید باشد و هر سرمایه گذار خطر پذیری دنبال یه استارتاپ یونیکورن برای سرمایه گذاری!

بخوانید: قواعد بازی داره عوض میشه؛ از آمازون و والمارت یاد بگیریم!

ادبیات شکست تو استارتاپ تک شاخ

تک شاخ های دنیای استارتاپ ها، بر خلاف اونچه که از اسمشون بر میاد، دیگه چندان کمیاب نیستن و شکست هم بخشی از ابزار های یه اقتصاد سالم برای تغییر به سمت ایده های نو و رهبری جدید محسوب می شه. با قرار داشتن دنیای فناوری در میانه یه انفجار گسترده، شرکت های پایدارتر (از لحاظ مالی) و نوآورتر دیگه‌ای وجود دارن که تشنه موفقیت و گرفتن جایگاه تک شاخ ها هستن و به اقتصاد کل نگرانه تر نگاه می‌کنن.

اما نکته عجیبی که در مورد استارتاپ های تک شاخ هست اینه که نمیشه به این سادگی ها گفت کدومشون واقعا در معرض خطرن. این شرکت ها موفق شدن سرمایه های آنچنانی جذب کنن، سرمایه‌ای که می تونن سال ها بهش تکیه کنن و تقریباً دست به هیچ کاری نزنن. این یعنی شکست تو دنیای فناوری مث شکست تو صنایع دیگه نیست. بر خلاف داستانای مرسومی که این طرف و  اون طرف شنیده می شه، تک شاخ ها یه شبه غیب نمی شن! اونا با به حاشیه رفتن محصولات اصلیشون، شکست طرح های جدیدشون، توقف و سقوط رشد کاربرا، افزایش هزینه ها و خارج شدن استعداد های برترشون از سیستم، مرگی تدریجی را تجربه می کنن. پس میشه نتیجه گیری کرد که تک شاخ ها شکست میخورن و میمیرن، اما به تدریج و بی سرو صدا!

 

منابع:

 

© از حقوق مادی و معنوی این نوشته میگذرم، البته چون براش زمان و تجربه گذاشتم اگه لینک بدین یا اسم ببرید ازم خوشحال میشم…شاید باورتون نشه! اما منم نیاز به انرژی و حمایتتون دارم، پس نظر و بازخورد یادتتون نره ????