یه استارتاپ کی باید تیم تشکیل بشه!؟ اصلا ابتدای کار و وقتی هنوز در حال ایده پردازی هستیم نیاز به تیم داریم؟ به تیممون چجوری باید بفهمونیم ایده‌مون ارزشمنده و ارزش وقت گذاشتن داره؟ یا چرا یکی باید بیادو باهاتون هم‌تیمی بشه؟ اینا سئوالاتیه که معمولا دوستان می‌پرسن! برای پیدا کردن جواب این سئوالات یه سرچ کوچیک فارسی زدم که به هم نتایج خوبی نداد اما تو سرچ انگلیسی یه نوشته خوب رسیدم! من به جای شما خوندمشون و مفهوم کلی‌ش رو با تجربه خودم تو ایسمینار و مشاوره و منتورینگ تیم‌های استارتاپی، براتون مینویسم!

چرا بعدِ حداقل محصول پذیرفتنی (MVP)

مت وارچولینسکی تو سال 2016 مقاله ای نوشته که بنا به این شش دلیل نباید تیمتون رو قبل از ساختن حداقل محصول پذیرفتنی (ام وی پی) بسازید: (مقاله کامل ترجمه نشده، مفهوم کلی همراه با نظرات تکمیلی من هست)

1- ایده‌تونو تست کن: تست، تست و تست! تست کنید که مشکلی که شناسایی کردید رو کسی داره یا نه؟ مشتری درستی رو پیدا کردید؟ به عبارت درست تر اول برید اعتبارسنجی ایده و مسئله کنید، فرایند پیشنهادی مت، اول: ایده‌تونو به مشتریای بالقوه‌‌تون ارائه کنید، دوم: بازخورداشونو بگیرید (که نیاز واقعی‌شون چیه؟!)، سوم: اگر نیاز بود ایده‌ تون رو تغییر بدید، چهارم: حالا ام وی پی‌تون رو بسازید.

در این مورد یه ابزار و کتاب خوب تو نوشته زیر معرفی کردم:

بخونید: تست مامان، ابزار ارزشمند اعتبارسنجی ایده و گفتگوی موثر با مشتری

2- تشکیل تیم زمانبره: براساس قانون 80-20 پارِتو، باید تو شروع یه استارتاپ تمرکز اصلیتون روی اعتبارسنجی اولیه، تکمیل بوم ناب و ساخت ام وی پی تون بذارید. تیم سازی خودش یه پروزسه عجیب و غریبه که اگه بری توش و درگیرش بشی از اصل کارِت عقب میوفتی!

نکته مهمتر اینکه تا اگر فردی هم بخواد به تیم شما اضافه بشه، چه تضمینی برای داری که موفق بشی؟ و اصلا چرا باید یکی بیاد و با شما همراه بشه؟ همونطور که که تو نوشته زیر آوردم، مهمترین دلیل شکست استارتاپها (42 درصد) عدم نیاز بازار و مشتری به محصول شماست! پس اول برید دنبال اینکه اصلا مشتری به شما نیاز داره یا نه!

بخونید: شکست استارتاپ ها! مگه میشه؟ مگه داریم!

3- بدونید چی می‌خواید بسازید: یادتون باشه مشتری قراره محصولتونو بخره نه شما، پس فیدبک مشتری و یادگیری از مشتری مهمترین کار یه استارتاپ تو شروع کار، پس یک یا دو فاندر استارتاپ باید تمرکزشون رو اول کار بذارن رو مسئله ای که میخوان حل کنن و ارزشی که میخوان ارائه کنن و بعد برسن به راه حل!

ساخت حداقل محصول پذیرفتنی (MVP) راحت ترین، ارزانترین و سریعترین راه کشف نیاز واقعی مشتری و ارائه راه حل متناسب با اون نیازه! پس بعد از فرایند اعتبارنسجی مسئله/مشتری، نیاز به اعتبارسنجی راه حل/مسئله میشه و بهترین ابزار برای اینکار ام وی پیه!

بخونید: حداقل محصول پذیرفتنی (MVP) خودمونُ بسازیم! (۱۰ روش ساخت ام وی پی)

4- عجله نکنید تا بهترین کوفاندرو پیدا کنید: پیدا کردن یه هم تیمی یا هم بنیانگذار با یه ام وی پی یا حداقل محصول پذیرفتنی آسون تره! چون هم شما میدونید چی میخواید هم اونا کامل توجیح میشن و اگر باهاتون همراه شدن دیگه کارِتون راحتر میشه.

تصور کنید تو تیمتون دو تا فاندر دارید:

فاندر اول: به شما در مورد چشم انداز ایده و اونچه که دوست داره بسازه میگه و از شما میخواد بهش ملحق بشی

فاندر دوم: به شما علاوه بر چشم انداز ایده و محصول آتی، بهتون اولین نسخه ام وی پی‌ش رو نشون میده و میگه که چجوری ازش پول در میاره و ایده‌ش به خوبی کار میکنه!

انتخاب شما کدومه؟ داستان گو (فاندر اول) یا اجرا کننده (فاندر دوم)؟ تو تصویر زیر میبینید که یه ایده محشر با یه اجرای محشره که ارزش پیدا میکنه! پس مثل همیشه باید بگم که متاسفانه یا خوشبختانه، ایده در بهترین حالت 20 دلار بیشتر نمی ارزه! یعنی مُفتَم نمی ارزه!

اجرای ایده

5- پول تزریق کنید: با ام وی پی میتونید حالا دنبال گرفتن پول باشید، میخواید اونو به سرمایه گذاران فرشته، شتابدهنده ها و… ارائه بدید. برای اونا یه فاندر یا یکی دو تا کوفاندر بدون تیم با یه ام وی پی عالیه! چون با این کار بهشون میگید که به ایده‌تون اعتقاد دارید و همه کار براش انجام میدیم! البته اگر بتونید نسخه ام وی پی محصولتون رو هم بفروشید که عالی میشه! این خودش یه پول ارزشمنده.

پ ن: البته یه نکته رو یادتون نره، شتابدهنده ها استارتاپهایی رو پذیرش میکنن یه تیم داشته باشن یا حداقل بیشتر از یه نفر باشن، پس شاید شتابدهنده به یک نفر سید فاند ندن! لذا نیازه که ابتدا ام وی پی تون رو بسازید و بعد تشکیل تیم حداقلی بدید و بعد برید سراغ شتابدهنده‌ها! شاید اگر یه نفر هستید فرشته‌های سرمایه‌گذار گزینه‌های بهتری باشن براتون.

6- اول بفروشید: این مهمتر از داشتن یه محصوله. به محض تموم شدن اولین نسخه ام وی پی‌تون، شروع به فروختنش کنید، چون اگه بتونید محصول استارتاپتون رو بفروشید پس یعنی شما مشکلی را شناسایی کردید که مشتریانی حاضر میشن برای راه حلتون به شما پول بدن، پس از از الا میتونید:

  • افرادی رو برای تیم اصلی‌تون انتخاب کنید
  • ثابت کنید که ساختن محصولتون منطقیه
  • پول بگیرید و سرمایه تزریق کنید

بخونید: ساختار تیم استارتاپی ؛ از سیر تا پیاز ایجاد یک تیم استارتاپی

جمع بندی و نظر خودم:

پیشنهاد میکنم اگه ایده ای دارید و بهش اطمینان دارید پا نشید کل زمانتون رو درگیر پیدا کردن تیم ایده‌آلتون کنید، تو چند مورد خود من هم برای ایده هایی که میخواستم بعد ایسمینار شروع کنم بدون هیج اعتبارسنجی رفتم دنبال کو فاندر و اعضای تیم اما نه ایده به جایی رسید نه تیم! پس اول برید بوم ناب تون رو سریع تکمیل کنید، فرضیاتتون رو با اعتبارسنجی ایده و مسئله (که بهش تناسب مشتری/مسئله هم میگن) و ساخت ام وی پی (تناسب راه حل/مسئله) ثابت کنید و در نهایت دنبال تشکیل تیم اصلی باشد.

تو این مرحله داشتن یه کوفاندر که چشم‌انداز و میزان علاقه‌مندی شما رو به ایده‌تون داشته باشه به شدت توصیه میشه، چون تموم کارهایی که قبل از ساخت ام وی پی نیاز هست رو باید شتاب بدید و سرعت یادگیری از مشتری رو خیلی خیلی بیشتر کنید.

© از حقوق مادی و معنوی این نوشته میگذرم، البته چون براش زمان و تجربه گذاشتم اگه لینک بدین یا اسم ببرید ازم خوشحال میشم…شاید باورتون نشه! اما منم نیاز به انرژی و حمایتتون دارم، پس نظر و بازخورد یادتتون نره ????