همونطور که وعدشو  داده بودم، کلی سورپرایز و بخش جدید تو سایتم آماده کردم، بعد از استقبال خوبی که از اولین نقد و بررسیم شد (پانوشت، هر اپلیکیشن یک پانوشت دارد!)، نوبت به بخش دوم میرسه، بخش گپ و گفت صمیمانه و تخصصی، حول محور کارآفرینی و اکوسیستم استارتاپی ایران.

برای شروع تصمیم گرفتم برم سراغ یکی از شتبادهنده های مطرح ایران، یعنی آواتک، چون اونجا یکی از بهترین دوستا و همکارانم حضور داره، کاوه یزدی فرد عزیز که افتخار همکاری نزدیک رو باهاش تو یکی از مجموعه های گروه صنعتی سولیکو و چنتا پروژه دیگه داشتم.

گپ و گفت من با کاوه کمی طولانی شد، به همین خاطر اون رو دو بخشش کردم تا شما عزیزان بتونید راحت تر و با دقت بخونید، پس در ادامه، بخش اول این گفتگو که از کاوه در مورد خودش، سفر آخرش به مالزی برای دومین همایش بین المللی کارآفرینان اسلامی، استارتاپ، شتابدهنده، آواتک و نقششون تو اکوسیستم کارآفرینی کشور پرسیدم رو تقدیم حضورتون میکنم.

 

کاوه جان خودتو معرفی کن و سابقت رو توی اکوسیستم استارتاپی توضیح بده:

من کاوه یزدی فرد هستم 34 سالمه و حدود دو سال هست که خیلی فعال متمرکزم تو اکوسیستم استارتاپی، شرکتهای سرآوا و الان هم آواتک.

 

الان تو آواتک نقشت چیه؟

تو آواتک بعنوان Chief Operating Officer (مدیر ارشد عملیات) فعالیت دارم که البته همانطور که میدونی خیلی براساس عنوان شغلی تو این حوزه ها کار نمیکنیم و سعیمون این هست که براساس شاخص های کلیدی عملکردی که برامون تعریف میشه، آواتک رو موفق کنیم.

 

از مجمع جهانی کارآفرینی که تازگیا رفته بودی برامون بگو

مجمع جهاني كارآفريني اسلامي حول موضوعاتي مي گذشت كه دغدغه مسلمانان و كشورهاي اسلامي بود، خيلي از افرادي كه صحبت كردن همه يا از جانب دولت بودن و فعاليت هايی که براي توانمندسازی اكوسيستم كارافريني اسلامي را داشتن بازگو كردن، به تجربياتشون پرداختن و از سازمان هايي گفتن که تو مالزي و بقیه كشور ها برای پشتيباني از اکوسیستم کارآفرینی ایجاد کردن گفتند، همچنین از تجربياتشون توي موضوعات خاصی چون توريسم اسلامی، خوراكی های حلال و حتی پوشش و فشن اسلامی.

اونجا پنل های خوبي هم داشتند كه حول تشريع تجربيات كارآفرينان اسلامی می گذشت.  به طور مثال يكي از پنل ها مربوط به خانم هاي كارآفرين مسلمان بود، يه پنل ديگه مربوط به سرمايه گذاران و پنل ديگه كارافرينان اسلامی اختصاص پیدا کرده بود، به صورت کلی میتونم بگم كنفرانس امسال با توجه به زماني كه داشت خيلي خوب بود و  خيلي از محتوای كنفرانس بهتر ارتباطاتی بود كه شكل گرفت و شبكه اي كه ايجاد شد و به طبع اون بازديد از فضای های کار اشتراکی (Co-working space) مالزي و ساز و كارهاشون داشتیم.

پی نوشت مانوئل: فضای کار اشتراکی (Co-working space)، فضایی مشترک برای استارتاپ ها، کسب و کارها و فریلنسر های هست که به جای کار کردن تو دفاتر کاری سنتی یا کافی‌شاپ ها ترجیح می‌دهن تو فضای کار گروهی کنار افراد دیگه با تخصص‌های مختلف کارشون رو کنن. در واقع این مراکز فضاهای پویایی (مانند فضاهای کاری در شتابدهنده ها) برای استارتاپ ها و دیگر افرادی که نیاز به فضای کاری دارن فراهم میکنه تا علاوه بر کار در فضای گروهی مناسب، کنار سایر افراد اکوسیستم، به هم افزایی بیشتری برسند. در حال حاضر، زاویه، فضای کار اشتراکی مناسبی رو به به استارتاپا و فریلنسرهای اکوسیستم ارائه میده.

 

از نقش ايران تو اونجا بگو.

ايران تو اون كنفرانس مي تونست پر رنگ تر حضور داشته باشه ولي فقط جهاد دانشگاهی و تعدادي از استارت اپ ها كه از جاهای مختلف اومده بودن حضور داشت یا غرفه گرفته بودن، دو نفر هم ارائه دادند كه مي تونست به نظر من خيلي بهتر از اين ها باشه.

 

خوب بریم سر وقت اکوسیستم استارتاپی خودمون، اگه بخوای تو یه خط «استارتاپ» رو تعریف کنی، چی میگی؟

یه تعریف خوب که دیدم تو یه خط این بود که:

«استارتاپ، یک تیم و سازمان موقتیست که بدنبال ولیدیت کردن (اعتبار سنجی) یک مدل کسب و کاره.»

 

کی یک استارتاپ میشه بیزنس (کسب و کار)؟

از نظر من وقتی اون مدل کسب و کار (بیزنس مدل) ولیدت شد و تونست به حالتی از ثبات، رشد و کسب کاربر (User Acquisition) برسه و فرایندهای کلی درش نسبتا ثابت شد دیگه میشه بیزنس.

پی نوشت مانوئل: کسب کاربر (User Acquisition)، فرآیندیه که در طول اون کاربران را به سمت استارتاپ یا کسب و کارتون می‌کشونید و اونها را به کاربرانتون تبدیل می‌کنید.

 

شتابدهنده (Accelerator) رو تعریف کن و به نظرت  نقشش تو اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی کشور چیه؟

برای اکثر کسایی که نمیدونن شتابدهنده چیه، با استعاره کودکستان و مهد کودک سعی میکنم براشون تعریفش کنم که اگه ما جایی مثل سرآوا داریم که قصد داشت از دانشجوها و فارغ التحصیل های این حوزه حمایت کنه، الان تو مهدکودکی هستم (شتابدهنده آواتک) که خیلی نزدیک تر باید مراقب باشیم تا آدما توش اونقد رشد و ظرفیت پیدا بکنن که برسن به دانشگاه و فارغ التحصیلی. بصورت کلی شتابدهنده نقشش اینه که با فراهم کردن منالع مالی، فیزیکی، دانشی و از همه مهمتر تجربه افراد رو در جهت و شرایط مناسب برای رشد و تیم سازی قرار بده.

 

الان آواتک چه نقشی رو تو این اکوسیستم (استارتاپی) داره ایفا میکنه و به نظرت چقد موفق بوده؟

آواتک تا امروز 5 تا سایکل یا دوره شتابدهی و 3 دوره پیش شتابدهی (Pre-Acceleration) رو برگزار کرده و الان میانه راه دوره پنجم هست.

نقش آواتک بعنوان اولین شتابدهنده ای که شروع به فعالیت کرد بر کسی پوشیده نیست که تونسته در مدت زمان قابل توجهی کارنامه موفقی داشته باشه و باعث جلب اعتماد عموم مردم به این حوزه بشه که این خودش نقش خیلی مهمیه.

درکنارش با یه شاخص خیلی بالایی تونسته برای جذب سرمایه برای دوره های بعدی سرمایه گذاری (Early Stage و…) به فارغ التحصیل های دوره های پیش شتابدهی و شتابدهی کمک کنه که این موفقیت قابل توجهیه.

پی نوشت مانوئل: دوره پیش شتابدهی معمولا یک برنامه کوتاه مدت برای استارتاپ هاست که طی اون فضای کاری، مربیگری و آموزش برای استارتاپ ها فراهم می شه تا به استارتاپها کمک کنند مدل کسب و کارشون رو اعتبار سنجی کنند، (برای اعتبار سنجی بهتره کتاب تست مامان رو بخونید)، مشتریان خود را بهتر بشناسن، درک بهتری از بازار و استراتژی ورود بهش رو پیدا کنن، محصولشون را بهبود بدن و تیم سازی کنن، در مورد ارائه به سرمایه گذار و اصول اولیه جذب سرمایه آموزش ببینن و…

اکثر استارتاپ ها معمولا با این چالش روبرو هستن که آیا وارد دوره های شتابدهی بشن یا نه، اصلا چرا باید بخشی از سهامشون رو واگذار یا حتی  سرمایه گذار جذب کنن و اکثرا میل به ادامه راه به تنهایی دارند، نظرت چیه در این مورد؟

اگه یکی ازم بیپرسه آیا به شتابدهی نیاز دارم یا نه، نگاه میکنم به میزان تجربه اون فردِ فاندر (بنیانگذار) و اینکه این فرد در اون لحظه صلاحیت فکر و ذهنی لازم رو داره برای اینکه بره تو بازار و شروع کنه به رشد کردن و در وهله دوم نگاه میکنم به تیمش که چقدر منسجمه و چه قدر فهمیده که داستان استارتاپ چیه…

کسایی که میان اینجا خیلی سریع اون فاصله رو رد میکنن که آشنا بشن با فضا و اکوسیستم استارتاپی و کارآفرینی و خواهند فهمید که ملزومات یه استارتاپ خوبه چیه و یاد میگیرن، چون بنابه دلیلی آشنا نبودن فضای شتابدهی و رشد.

اینجا در مورد شناخت (نیازهای) مشتری (Customer Discovery)، هک رشد (Growth Hacking)، هدف گذاری (تعریف هدف و شاخص) یاد میگیرین، واقعا جای دیگه به این انسجام وجود نداره، بنابراین من به تمام افرادی که به نحوی این مسیر رو نرفتن توصیه میکنم که تو این حوزه در اول کارشون از اینجا یا هر شتابدهنده ای که میتونه اونارو سریع آشنا بکنه با ادبیات موضوع، تیم شون رو آموزش بده و آماده بکنه برای گرفتن منابع مالی  شروع کنن.

چیزی که در مورد منابع مالی پرسیدی اجتناب ناپذیره، از یه جایی به بعد امکان داره طرح ها یا رویا ها اونقد بزرگ بشه که نیاز میشه جذب سرمایه داشته باشن تا بتونن اونا رو محقق کنن.  تو پیچ هایی (ارائه هایی) که برای سرمایه گذارها انجام میدن از یه جایی به بعد میگم ما با توجه به این دستاوردهایی که داشتیم که در مثلا در بازاریابی اینقد نیاز داریم، این افراد رو جذب میکینیم به عنوان کارمند و انقدر براش بودجه نیاز داریم.

پی نوشت مانوئل:

شناخت (نیازهای) مشتری (Customer Discovery) در واقع یکی از مراحل توسعه مشتری هست که ابتدای اون شناخت مشتریان، آشنا شدن با نیازها و مشکلاتشون، پیدا کردن راه حل، ارزیابی راه حل و رسیدن به محصولیه که متناسب با نیاز بازار طراحی شده و بعد ایجاد بازار و بناسازی سازمان بر طبق رشد بازار. این عدم شناخت مشتری در وهله اول معمولا تو استارتاپ‌ها (مخصوصا حوزه فناوری) مشترکه که اتفاقا در بیشتر مواقع هم موجب شکستشون میشه، چون اول میرم دنبال توسعه محصول و بعد پیدا کردن مشتری بر اساس محصول تولید شده!

هک رشد مجموعه‌ای از تکنیک‌های توسعه‌یافته‌ی بازاریابیه که از خلاقیت، تفکر تحلیلی و سنجه‌های اجتماعی برای فروش استفاده می‌کنه و می‌تونیم اون رو بخشی از بازاریابی دیجیتال در نظر گرفت که با روش‌هایی مانند بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو (سئو)، تجزیه‌وتحلیل وب‌سایت (انالیتیکس)، بازاریابی محتوایی، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی و تست A/B انجام می‌شه.

بخوانید: تست A/B چیست و چه کمکی به استارتاپ ها میکند؟

 

بخش دوم:

گپ و گفت من با کاوه یزدی فرد، مدیر ارشد عملیات شتابدهنده آواتک (بخش دوم: اکوسیستم استارتاپی)

 

نکته: کلیه مطالب ذکر شده عینا نقل و قول از شخص مصاحبه شونده بوده و شاید در برخی موارد صحیح نباشد.

 

© این گپ و گفت کاملا اختصاصی توسط من، مانوئل اوهانجانیانس، نگارش شده است و هر گونه کپی پرداری بدون قید نام یا لینک غیر اخلاقی و غیر حرفه ای خواهد بود. بیاییم به کپی رایت محتوای هم احترام بگذاریم.

پیاده سازی مصاحبه: آدرینه خدابخشیان